نقش تنظیم ایمنی سلول های بنیادی مزانشیمی در مالتیپل اسکلروز

Authors

  • بابایی آبراکی, شهناز مرکز تحقیقات علوم اعصاب شفا، بیمارستان خاتم الانبیاء، تهران، ایران.
  • تقاء, منصوره مرکز تحقیقات بیماری‌های مغز و اعصاب ایران، پژوهشکده علوم اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
  • سجادیان, آزاده مرکز تحقیقات علوم اعصاب شفا، بیمارستان خاتم الانبیاء، تهران، ایران.
  • قائمی, امیر الف. مرکز تحقیقات بیماری‌های عفونی، گروه میکروب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایران. ب. مرکز تحقیقات علوم اعصاب شفا، بیمارستان خاتم الانبیاء، تهران، ایران.
  • قاسمی, صدیقه مرکز تحقیقات علوم اعصاب شفا، بیمارستان خاتم الانبیاء، تهران، ایران.
Abstract:

مقدمه: مالتیپل اسکلروز یک بیماری خودایمن سیستم اعصاب مرکزی است که توسط تخریب پیش روندۀ میلین مشخص می‌گردد. علاوه ‌بر ‌این ویژگی‌های تنظیم‌کنندۀ ایمنی، درمان‏های نوین مالتیپل اسکلروز ترمیم میلین را نیز در ‌بر ‌می‌گیرد. سلول‎های بنیادی مزانشیمی که به عنوان یک ابزار نیرومندی برای عملکردهای ترمیمی و سرکوب ایمنی در نظر گرفته می‌شوند، به عنوان یک درمان مؤثر برای مالتیپل اسکلروز نیز مطرح می‌باشند. سلول‌های بنیادی مزانشیمی دارای عملکردهای ایمنولوژیکی بوده که از طریق تماس سلول به سلول، ترشح سیتوکین‏های تحریکی و مهاری و یا به وسیلۀ ترکیبی از این دو مکانیسم اعمال می‌گردد. بنابراین این سلول‌ها قادر به مهار تمایز و تکثیر سلول‌های T و تحریک سلول‌های Th2 و سلول‌های T تنظیمی از طریق اثرات مهاری بر روی سیستم ایمنی می‌باشند. نتیجه‌گیری: در مطالعۀ مروری حاضر، ما مکانیسم‏های اثر تنظیم ایمنی سلول‎های بنیادی مزانشیمی در مدل‌های آزمایشگاهی مختلف مالتیپل اسکلروز را مورد بررسی قرار دادیم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقش تنظیم ایمنی سلول های بنیادی مزانشیمی در مالتیپل اسکلروز

مقدمه: مالتیپل اسکلروز یک بیماری خودایمن سیستم اعصاب مرکزی است که توسط تخریب پیش روندۀ میلین مشخص می گردد. علاوه بر این ویژگی های تنظیم کنندۀ ایمنی، درمان‏های نوین مالتیپل اسکلروز ترمیم میلین را نیز در بر می گیرد. سلول‎های بنیادی مزانشیمی که به عنوان یک ابزار نیرومندی برای عملکردهای ترمیمی و سرکوب ایمنی در نظر گرفته می شوند، به عنوان یک درمان مؤثر برای مالتیپل اسکلروز نیز مطرح می باشند. سلول ها...

full text

سلول درمانی: یک راهکار درمانی برای مالتیپل اسکلروز

مقدمه: مالتیپل اسکلروز یک بیماری خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی است که موجب دمیلینه شدن و آسیب به آکسون می شود. روش‌های درمانی متفاوتی از جمله: تجویز اینترفرون β، گلاتیرامراستات، ناتالیزوماب فینگولیمود و سایر عوامل تعدیل‌کننده سیستم ایمنی برای مالتیپل اسکلروز وجود دارد. در حال حاضر درمان پذیرفته شده برای مالتیپل اسکلروز در درجه اول کاهش التهاب سیستم عصبی مرکزی است. به طور قابل توجهی چالش حل نشده در...

full text

بررسی تأثیر عصارۀ کبدی جنینی بر سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف به سلول های کبد

سلول های بنیادی سلول هایی با پتانسیل تمایزی گسترده شمال، دانشکده علوم زیستی، گروه زیست شناسی، در مراحل مختلف تکوینی هستند که می­توانند در ترمیم و بازسازی یک بافت صدمه دیده ایفای نقش کنند. این سلول ها دارای ویژگی خود نوزایی بوده و قادرند برای مدت طولانی سلول­های مشابه خود را تولید کنند، این خصوصیات سلول های بنیادی را کاندید مناسبی در درمان بیماری هایی نظیر بیماری های مزمن کبدی، پارکینسون، آلزا...

full text

استفاده از سلول بنیادی مزانشیمی در درمان: کیفیت یا کمیت؟

Background & objective: Mesenchymal stem cells (MSCs) are presently isolated from various human tissues such as bone marrow. These cells have relatively high replication potential and can differentiate into various cell lineages with mesodermal and non-mesodermal origin and therefore, show promising in treatment of diseases. Their striking features like availability of source, ease of isolation...

full text

بررسی خاصیت تنظیم ایمنی سلول های بنیادی مزانشیمی به دست آمده از مغز استخوان انسان بر تکثیر لنفوسیت t

مقدمه: سلول بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (bm-msc) به عنوان سلول با خاصیت سرکوب ایمنی شناخته شده است. بعضی از مطالعات این سلول را به عنوان مهار کننده ی تکثیر و ترشح سایتوکاین از لنفوسیت t می دانند. بسیاری از مطالعات، عوامل ترشحی مانند 1l-10، tgf- β1 (transforming growth factor -β1)، نیتریک اکساید، ایندول آمین 3-2 دی اکسیژناز (ido)، پروستاگلاندین e2 و بعضی از محققان دیگر، تماس سلولی را برای خاصیت ...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 2  issue 4

pages  60- 70

publication date 2014-12

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023